موسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره)- استان اصفهان

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

برپایی نمایشگاه دقایقی با قرآن در موسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره)

10 آذر 1393 توسط عسگری


به همت مؤسسه آموزش عالی حوزوی مجتهده امین(ره) دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان نمایشگاهی با عنوان «دقایقی با قرآن» برپا شد.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، حجت الاسلام و المسلمین عبدالرسول قاسمی، رییس مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) با اعلام این خبر افزود: با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع انس با قرآن در زندگی، معاونت تهذیب و امور فرهنگی مؤسسه اقدام به برگزاری نمایشگاهی با عنوان «دقایقی با قرآن» نمود. وی با بیان این که نمایشگاه به مدت دو هفته در محل ساختمان حضرت زینب سلام الله علیها بر پا بود در ادامه افزود: هدف از برپایی نمایشگاه ارائه و بیان پیام های قرآنی مبنی بر نقش و اهمیت قرآن کریم در زندگی طلبگی بوده است.رییس مؤسسه مجتهده امین(ره) افزود: در بخشی از این نمایشگاه نرم افزار های مختلف دینی و مذهبی به طلاب و بازدیدکنندگان ارائه گردید. حجت الاسلام و المسلمین قاسمی بیان داشت: این نمایشگاه با حضور آیت الله مهدوی نماینده مجلس خبرگان رهبری و حجت الاسلام و المسلمین ابطحی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان اصفهان به کار خود پایان داد.



 نظر دهید »

جلسه دفاعیه پایان نامه سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآن

10 آذر 1393 توسط عسگری


در مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) برگزار شد:

جلسه دفاع از پایان نامه سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآنی با عنوان «نقش ویژه علوم قرآنی در تفسیر اجتهادی» در محل مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) برگزار گردید.به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، این جلسه با حضور حجج اسلام حمید الهی دوست، اصغر هادی و غلامحسین احمدی به ترتیب به عنوان استاد داور، استاد راهنما و استاد مشاور و خانم رمضانیان معاون پژوهش مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان برگزار شد. در این جلسه و بعد از ایراد دفاعیه خانم صالحی توانستند نمره عالی را به خود اختصاص دهد.لازم به ذکر است جلسه های دفاع در گذشته به صورت ویدئو کنفرانس در مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران استان اصفهان برگزار می شد که با تلاش معاونت پژوهش مؤسسه مجتهده امین(ره) برای اولین بار در محل مؤسسه برگزار شد.



 نظر دهید »

در محضر استاد آیت الله جوادی آملی(2)

21 آبان 1393 توسط عسگری


بين شيوه‌ها و روشهاى تفسيرى با موضوعات مختلف تفسيرى تفاوت است. در تفسير، در مورد ‏موضوعات مختلف كاوش مى‌شود. مانند آن كه برخى مسائل و موضوعات ادبى قرآن را محور بحث قرار ‏مى‌دهند و بعضى به نكات فقهى قرآن مى‌پردازند و آيات الاحكام را مى‌نگارند و برخى ديگر به آيات مربوط به ‏معارف مى‌پردازند، مثلاً، زمخشرى به مسائل ادبى و خواجه عبدالله انصارى به مباحث عرفانى

چه تفاوتى بين روشهاى تفسيرى با موضوعات مختلف تفسيرى وجود دارد؟


جواب:
بين شيوه‌ها و روشهاى تفسيرى با موضوعات مختلف تفسيرى تفاوت است. در تفسير، در مورد ‏موضوعات مختلف كاوش مى‌شود. مانند آن كه برخى مسائل و موضوعات ادبى قرآن را محور بحث قرار ‏مى‌دهند و بعضى به نكات فقهى قرآن مى‌پردازند و آيات الاحكام را مى‌نگارند و برخى ديگر به آيات مربوط به ‏معارف مى‌پردازند، مثلاً، زمخشرى به مسائل ادبى و خواجه عبدالله انصارى به مباحث عرفانى نظر دارد، اين ‏گونه از اختلافات مربوط به روشهاى تفسيرى نيست.‏ روش، راه تفسير است و بين راه تفسير با موضوعات تفسيرى تفاوت است. انواع مختلف راه و روش ‏تفسيرى، گاه در محدودهٔ ظواهر قرآنى است كه به ظاهر يك يا چند آيهٔ و يا به ظواهر همهٔ آيات در قياس با ‏يكديگر نظر مى‌شود و گاه نيز از راه سير باطنى، معانى قرآن و همچنين مقيّدات و مخصصات و مانند آنها اظهار ‏مى‌گردد.‏ روشها و مناهج تفسيرى در طول يكديگر قرار دارند و سرآغاز همهٔ روشها حجّيت ظواهر است. و به ‏همين دليل بايد به گونه‌اى در خدمت قرآن باشيم كه ظواهر را اصل قرار دهيم ليكن نه به اين صورت كه غير ‏ظاهر را نفى نمائيم.‏ در رواياتى كه از وجود مبارك پيامبر اكرم (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) و از ائمه معصومين (عليهم‌السّلام) رسيده ‏است لطايف فراوانى از آيات قرآنى استفاده شده است كه همهٔ آنها ضمن آن كه نفى كنندهٔ ظاهر قرآن ‏نيست، با سرپل قرار دادن ظواهر در طول يكديگر قرار مى‌گيرند، نمونه‌اى از اين روايات را مرحوم صدوق در ‏توحيد از امام صادق (عليه‌السّلام) نقل مى‌نمايد كه يكى از شاگردان حضرت در مورد «ابوالقاسم» كه كنيهٔ ‏پيامبر (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) قرار گرفته است پرسش نمود و گفت: چرا پيامبر (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) را ابوالقاسم ‏مى‌گويند؟ امام (عليه‌السّلام) فرمود: به دليل اين كه رسول الله (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) فرزندى به نام قاسم داشت او ‏عرض كرد: اين را مى‌دانم و بيش از اين براى من بفرماييد و امام در پاسخ، مطلبى را فرمود كه با سه مقدّمه ‏تبيين مى‌شود.‏ اوّل: حضرت على (عليه‌السّلام) شاگرد پيامبر بوده و علوم فراوانى را از ايشان استفاده كرده است.‏ دوّم: رابطهٔ استاد و شاگرد رابطهٔ پدر و فرزند است. يعنى شاگرد به منزلهٔ فرزند روحانى استاد است و ‏نتيجه اين دو مقدّمه اين مى‌شود كه على بن ابيطالب كه شاگرد پيامبر (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) است به منزلهٔ ‏فرزند ايشان بوده و پيامبر به منزلهٔ پدر او است.‏ پس از اين امام (عليه‌السّلام) به مقدمه سوم اشاره مى‌فرمايند به اين بيان كه، على بن ابيطالب قسيم ‏بهشت و دوزخ است و تقسيم بهشت و دوزخ به عهدهٔ ايشان است و او به اذن خداوند به جهنم دستور ‏مى‌دهد تا دشمنان او را فراگرفته و از دوستان او برحذر باشد، چون سوال كننده به سه مقدّمهٔ فوق اذعان ‏نمود، آن گاه امام (عليه‌السّلام) اين نتيجه را گرفت كه پس على (عليه‌السّلام) قاسم و پيامبر ‏‏(صلّى‌الله‌عليه‌وآله) كه به منزلهٔ پدر است ابوالقاسم مى‌باشد.‏ معناى لطيف فوق را كه مرحوم صدوق در كتاب توحيد نقل مى‌كند هرگز از ظاهر لفظ ابوالقاسم نمى‌توان ‏استنباط كرد، ليكن اين معنا خلاف ظهورى نيست كه در تفسير اول امام (عليه‌السّلام) مورد نظر بود. زيرا ‏اين تفسير دوم در طول آن بوده و مزاحم با آن نيست.‏ برخى از مشايخ ما (رضوان‌الله‌تعالى‌عليهم) مى‌فرمودند اگر سائل حوصلهٔ بيشترى به خرج مى‌داد و ‏تقاضاى توضيح و بيان بيشتر را مى‌كرد، امام (عليهم‌السّلام) معناى ديگرى را كه در طول دو معناى سابق بود ‏اظهار مى‌داشت.‏ اين گونه از تفاسير كه در طول تفسير نخستين حاصل مى‌گردد از ظاهر لفظ فهميده مى‌شود مبتنى بر ‏روشى است كه مفسّر از راه تهذيب نفس و تزكيه به دست مى‌آورد، مفسّر آنچه را از اين راه دريافت داشته ‏ديگر بار به لفظ اظهار مى‌دارد و مستمع آن را مى‌فهمد.‏ خداوند سبحان با برخى سخن مى‌گويد و با عده‌اى حرف نمى‌زند او كه به همه چيز بينا است «إنّه بكلّ ‏شيء بصير»(1) نظر عنايت و لطف خود را از گروهى باز مى‌گيرد.چه اين كه در قيامت نيز نظر خود را از آنها ‏بر گرفته و با آنها تكلم نمى‌كند. «لا يكلّمهم الله و لا ينظر اليهم يوم القيامة و لا يزكيهم» يعنى؛ در روز ‏قيامت با آنها سخن نمى‌گويد و به ايشان نمى‌نگرد و آنها را تزكيه نمى‌كند.‏ كسانى كه اصحاب خاص حق هستند از گفتگوى با خداوند بهره مى‌برند و آنها سخن خدا را كه در هنگام ‏تلاوت آيات قرآن در باطن و دل آنها ظهور مى‌نمايد در مى‌يابند و اين نكته را نيز در مى‌يابند كه اين گفتار از ‏القائات شيطانى نبوده و از راه ديگرى نيامده است و آن گاه القائات الهى را كه از اين طريق به دست آورده‌اند ‏با الفاظ و مفاهيم به ديگران منتقل مى‌كنند.‏ تجلّى خداوند سبحان در قرآن و كورى بندگان نسبت به آن كه در نهج‌البلاغه آمده است، اشاره به روش ‏تفسيرى كسانى دارد كه در هنگام تلاوت آيات از آن تجلّى بهره برده و در مواجهه و گفتگوى با خداوند قرار ‏مى‌گيرند و البته اين گروه كه تجلّى خداوند را در قرآن مشاهده مى‌كنند او را در مقام فعل مشاهده مى‌كنند ‏وگرنه اين نكته همواره بايد در ذهن بماند كه كنه ذات الهى در دسترس هيچ يك از مخلوقات نيست.‏ حاصل آن كه بايد بين روشهاى تفسيرى با موضوعات تفسيرى تفاوت گذارد، موضوعات مختلف در عرض ‏يكديگر هستند و اين موضوعات در قالب يك روش و گاه روشهاى مختلف مى‌توانند تقسيم شوند، برخى از ‏روشها در حوزهٔ الفاظ و ظهورات لفظى است، مانند وقتى كه به مفاد ظاهر از يك آيهٔ و يا به تفسير آيات به ‏آيات پرداخته مى‌شود و برخى از روشها به باطن آيات نظر داشته و در طول روش نخستين در مراتب متفاوتى ‏قرار مى‌گيرند.‏

‏(1) سورهٔ ملك، آيهٔ 19.‏ ‏(2) سورهٔ آل‌عمران، آيهٔ 77.‏


 نظر دهید »

در محضر استاد آیت الله جوادی آملی(1)

21 آبان 1393 توسط عسگری


اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) چون ظاهر قرآن را حجّت مى‌دانستند، آنچه را كه از لغت، جمله، قراين، ‏سياق و فرهنگ محاوره به دست مى‌آيد و ظاهر آيهٔ و يا سورهٔ ناميده مى‌شود، حجّت مى‌دانستند، و به ‏ظاهر قرآن استدلال كرده و آيهٔ را تفسير مى‌كردند، و اين طريق كه آنها طى كرده و امضاء نموده‌اند، يك راه ‏عمومى است كه ديگران نيز مى‌توانند.

4. روشهاى تفسيرى اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) را ذكر فرماييد؟

جواب: ‏1ـ اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) چون ظاهر قرآن را حجّت مى‌دانستند، آنچه را كه از لغت، جمله، قراين، ‏سياق و فرهنگ محاوره به دست مى‌آيد و ظاهر آيهٔ و يا سورهٔ ناميده مى‌شود، حجّت مى‌دانستند، و به ‏ظاهر قرآن استدلال كرده و آيهٔ را تفسير مى‌كردند، و اين طريق كه آنها طى كرده و امضاء نموده‌اند، يك راه ‏عمومى است كه ديگران نيز مى‌توانند طى نمايند.‏

‏2ـ نوع دوم از منهج تفسيرى ائمه (عليهم‌السّلام) مربوط به تعيين حدود احكام و شرايع الهى است، و ‏اين نوع مختص به ائمه (عليهم‌السّلام) بوده و ديگران از آن بى‌نصيب هستند، و در اين طريق آنها مطلقهاى ‏قرآنى را مقيّد كرده، و تخصيصات مربوط به عمومات را ذكر مى‌نمايند، و شرايط و يا موانعى را بيان مى‌دارند.‏ اين نوع از تفسير، از ظاهر و لفظ عبارات قرآنى و از سياق آيات، جملات و كلمات به دست نمى‌آيد. مانند ‏قيد و يا شرطى كه براى نماز صبح، ظهر و يا عصر ذكر مى‌شود، مثل اينكه نماز صبح دو ركعت باشد و بلند ‏خوانده شود. بسيارى از امورى كه شرايط، موانع، حدود، قيود و تخصيصات را بيان مى‌دارد، و مبهم‌ها را معين ‏مى‌كند، از اين قبيل است، و آن بخشى از تفسير اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) كه عهده‌دار اين امور است، ‏مختص به ائمه (عليهم‌السّلام) بوده و از راه وحى به دست مى‌آيد. پيامبر اسلام (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) وحى ‏تشريعى را از خداوند سبحان دريافت مى‌دارد و ائمه (عليهم‌السّلام) چون داراى رسالت و نبوّت نيستند وحى ‏تشريعى دريافت نمى‌كنند. امّا از وحيهاى تسديدى و إنبائى و از الهام و اقسام ديگر وحى بهره مى‌برند. ‏

‏3ـ نوع سوم تفسير ائمه (عليهم‌السّلام) مربوط به باطن قرآن است. قرآن كتابى است كه نازل شده ‏است و نزول آن به تجافى نيست بلكه به تجلّى مى‌باشد.‏ نزول قرآن مانند نزول باران نيست، باران وقتى كه از ابر فرود مى‌آيد، به تجافى نازل مى‌شود و در نزول به ‏تجافى، قطرهٔ باران تا زمانى كه در بالا هست در پايين نيست و چون در پايين منتقل شود در بالا نخواهد بود.‏ نزول قرآن همانگونه كه على (عليه‌السّلام) در نهج‌البلاغه به آن اشاره مى‌كند به نحو تجلّى است و از ‏بيانات نورانى امام صادق (عليه‌السّلام) و ديگر ائمه (عليهم‌السّلام) نيز اين حقيقت استفاده مى‌شود. ‏‏«فَتجَلّى لهُم سُبحانَهُ فى كتابِهِ من غير أن يكونوا رأوه»(1) يعنى، خدا در كتاب خود، قرآن، براى ‏بندگانش تجلّى كرده است و آنها او را نمى‌بينند.‏ نزول به تجلّى غير از نزول با تجافى است. در نزول به تجلّى آن حقيقت، در عين حال كه در مبداء و منبع ‏هست مرحلهٔ وسطى و رقيق شدهٔ آن به اوسط مراحل و مرحلهٔ نازل‌تر و رقيق‌تر شدهٔ آن به پايين‌ترين ‏مراتب مى‌رسد و از اين طريق در دست ديگران قرار مى‌گيرد.‏

انسان اگر يك مطلب عقلى و عملى را، بعد از آن كه در ذهن با تحقيق مجتهدانه به آن پى برد نازل كرده، ‏و بنويسد، اين نزول به تجلى است. مطلب علمى كه از ذهن تنزل پيدا مى‌كند مانند اشكى نيست كه از ‏چشم پايين مى‌ريزد. زيرا در اين صورت بعد از تنزل مطلب، در قلب و ذهن فرد چيزى باقى نخواهد ماند.‏ در هنگام تنزل يك مطلب علمى نخست در محدودهٔ خيال، براى آن، يك مقدمه، چند فصل و يك خاتمه و ‏همچنين فارسى و يا عربى نوشتن آن در نظر گرفته مى‌شود و بعد از آن دست به قلم برده و مقاله يا كتابى ‏تدوين مى‌گردد و يا آن كه سخنرانى و گفتارى در مدّت يك ساعت و مانند آن ارائه مى‌گردد و اين سخنرانى يا ‏كتاب كه به تجلّى نازل شده، داراى دو طرف است، يك سوى آن در معرض شنيدار و ديدار ديگران و سوى ‏ديگر كه طرف بالا و عميق آن است به ذهن گوينده و نويسنده متعلق است و كسى كه آن را شنيده و يا ‏مى‌خواند گاه از فهم آن و صعود به مقصود، باز مى‌ماند و گاهى ديگر به مقصود گوينده و نويسنده است راه ‏مى‌يابد.‏

معرفت نفس انسان در شناخت آثار الهى مفيد است و از آن براى كيفيت نزول قرآن مى‌توان استفاده ‏كرد.‏ قرآن كه به نحو تجلّى تنزل كرده است ريشهٔ اصلى آن در ام الكتاب است و خداوند سبحان از جايگاه آن ‏بدين‌سان خبر مى‌دهد: «و انّه فى امّ الكتاب لدينا لعلّى حكيم»(2) يعنى، به درستى كه آن در ام الكتاب ‏در نزد ما است و همين كتاب در نزول به تجلّى به صورت عربى مبين ظاهر مى‌شود و اين حقيقت در همهٔ ‏مراحلى كه از ام‌الكتاب تا عربى مبين به وساطت فرشتگان و مانند آن به تجلّى طى مى‌كند، قرآن است و ‏چون در همهٔ مراحل قرآن است كسى كه با لغت عربى و مانند آن آشنا است در همان محدوده از آن ‏استفاده مى‌كند، و كسى كه به راه نزول قرآن آشنا باشد از ظاهر پى به باطن مى‌برد و از باطن به باطن ‏باطن.‏ اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) نيز فرموده‌اند كه براى قرآن ظاهر و باطنى است و براى باطن آن باطن ديگر ‏است و براى باطن باطن آن بر همين قياس باطنى مى‌باشد.‏ پس يكى از راههاى اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) در تفسير قرآن اظهار و بيان باطن قرآن است، زيرا آنها به ‏بطن‌هاى قرآن انس كامل دارند و به سيرى كه قرآن در آن نزول كرده آشنا هستند، و طى اين راه تا پايان و به ‏نحو كامل مختص به آنهاست، ليكن طى برخى از مراحل آن براى صاحبدلانى است كه از راه تهذيب در خدمت ‏قرآن هستند.‏ ‏

4ـ نوع چهارم از راهى كه اهل بيت (عليهم‌السّلام) در تفسير قرآن پيموده‌اند و آن را نيز ترويج كرده و بر ‏آن تكيه نموده و شواهدى فراوان را نيز ارائه داده‌اند همان راهى است كه سيدنا الاستاد علامه طباطبايى ‏‏(ضوان‌لله‌تعالى‌عليه) پيموده‌اند و در اين روش برخى از آيات قرآن به كمك بعضى ديگر از آيات تفسير مى‌شوند. ‏ در بعضى موارد اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) آيه‌اى را تفسير مى‌فرمودند و چون از آنها در مورد دليل آن تفسير ‏پرسش مى‌شد، در پاسخ آيه‌اى ديگر را ذكر مى‌كردند چنان كه در زمان يكى از خلفا، مادرى شش ماه پس از ‏ازدواج، فرزند خود را به دنيا آورد، خليفه به رَجم او حكم كرد و اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) با حكم خليفه با ‏استناد به آيات قرآن و از طريق انضمام آيات با يكديگر، مخالفت كردند؛ و بدين ترتيب هم حكم خداوند را بيان ‏نمودند و هم خون بى‌گناهى را حفظ كردند.‏ در يك آيه، مجموعهٔ دوران باردارى تا پايان شيرخوارگى كودك سى‌ماه بيان شده «و حملُه و فصالُه ‏ثلاثون شهراً»(3) و در آيهٔ ديگر، شيرخوارگى كامل دو سال معرّفى مى‌شود. «و الوالدات يُرضعن ‏اولادهنّ حَولين كاملَين»(4) و چون دو سال يعنى بيست و چهار ماه از سى ماه كم شود مدّت شش ماه ‏براى حداقل دوران حمل باقى مى‌ماند.‏

اين نوع از تفسير نظير نوع اوّل يك راه عمومى براى تفسير است و هر انسانى كه در خدمت قرآن بوده و ‏با آن انس بگيرد، مى‌تواند از ارجاع آيات قرآن به يكديگر و جمع آيات، پيام و كلام خاص را از قرآن دريافت دارد.‏ در نوع نخست به ظاهر يك آيهٔ و يا سورهٔ استناد مى‌شود و در آن حال نمى‌توان گفت قرآن در اين مورد ‏اين مطلب را بيان مى‌دارد، بلكه بايد گفت اين آيهٔ و يا اين چند آيه، اين پيام را دارند. وقتى مى‌توان از پيام ‏قرآن دربارهٔ يك مطلب سخن گفت كه همهٔ آيات قرآن در كنار يكديگر مورد توجه قرار گرفته و با اجتهاد، از ‏تفسير برخى آيات نسبت به بعضى ديگر بهره‌برده شود. و در اين مرحله نيز نمى‌توان گفت نظر اسلام در مورد ‏اين مطلب همان است زيرا براى اين ادعا بايد رواياتى را كه دربارهٔ مطلب مورد نظر وارد شده در كمال اجتهاد ‏بررسى نموده و با استعانت از براهين عقلى در خدمت قرآن قرار گرفته و به جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى همت ‏گمارد.‏

(1) نهج‌البلاغه، خطبه 147.‏
‏(2) سورهٔ زخرف، آيهٔ 4.‏ ‏
(3) سورهٔ احقاف، آيهٔ 15.‏
‏(4) سورهٔ بقره، آيهٔ 233.‏


 نظر دهید »

ازدواج و تشرف به اسلام یک ایتالیایی در موسسه مجتهده امین(ره)

20 مهر 1393 توسط عسگری


رییس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان از جاری کردن عقد تازه مسلمان ایتالیایی در مؤسسه آموزشی عالی مجتهده امین(ره) اصفهان وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان خبر داد.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان حجت الاسلام و المسلمین دکترحبیب رضا ارزانی رییس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، با اشاره به اهمیت رفتار مناسب و حسن خلق در جذب افراد به دین تصریح کرد: یک خانم پزشک ایتالیایی که از تخصص کم نظیری در زمینه کلیه برخوردار است در مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین به اسلام مشرف و پس از آن در همان محل به عقد یک مسلمان درآمده است. وی در ادامه افزود: این بانوی ایتالیایی پس از اینکه با مرد مسلمان ایرانی آشنا می‌شود با توجه به رفتار نیکو، حسن خلق، اخلاق و منش اسلامی وی به اسلام علاقمند می شود و به تحقیق در زمینه اسلام شناسی و بررسی معارف و مبانی تشیع می‌پردازد و پس از اینکه به ایران سفر کرده در مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان پس از ساعاتی مباحثه و مشاوره وی به اسلام تشرف پیدا کرد.حجت الاسلام والمسلمین دکتر ارزانی ضمن تأکید بر نقش کلیدی و مهم حسن خلق و رعایت اخلاق اسلامی از سوی مرد مسلمان در مسلمان شدن این بانوی پزشک ایتالیایی اظهار کرد: رفتار صحیح بر مبنای تعالیم اسلامی موجب شده است تا یک پزشک نخبه از ایتالیا کشوری که واتیکان پایتخت مسیحیت جهان در آن واقع شده است نه تنها علاقمند به ازدواج با این مرد شود بلکه به اسلام ناب علاقه و توفیق تشرف پیدا کند.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان خاطر نشان کرد: این بانوی ایتالیایی شهادتین را درحالی به زبان جاری می‌کرد که اشک از گونه‌هایش جاری بود و پس از تشرف به اسلام ناب و پیوستن به شیعیان امیرالمؤمنین(ع) در همان محل تشرف یعنی مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین(ره) با همکاری طلاب خواهری که در مؤسسه حضور داشتند سفره عقد فراهم و این بانو به عقد مردی که موجب شده بود وی راه حق و حقیقت را پیدا کند درآمد.
وی حسن خلق و رفتار بر پایه دستورات ائمه(ع) را بهترین راهکار برای تبلیغ دین برشمرد و گفت: اگر می‌خواهیم اسلام حقیقی را به افراد نشان دهیم باید بتوانیم در درجه اول اخلاق اسلامی را به دیگران نشان دهیم چرا که انسان به خوبی جذب حسن خلق و روی گشاده و اخلاق نیکو می‌شود.



 نظر دهید »

بزرگداشت هفته دفاع مقدس

07 مهر 1393 توسط عسگری


به مناسبت هفته دفاع مقدس برپایی نمایشگاه،پخش نماهنگ،پخش کلیپ،پخش فیلم(مجاهدان خلق)،در اختیار قرار دادن کتب دفاع مقدس بصورت امانی،سخنرانی،غبارروبی مزارشهدا،دعوت از مادر شهدا از برنامه های صورت گرفته در این هفته بود. در جلسه ای که با حضور جناب اقای نواب  که در مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین (ره) و با حضور کلیه طلاب صورت گرفت ایشان به بیان خاطراتی از شهید تورجی زاده و شهید پور مهدی و… پرداختند. ایشان افزودند،امام علی(ع) فرمودند: جهاد بابی است از ابواب بهشت که فقط بندگان خاص خدا پا به آن می گذارند.و همچنین امام خمینی(ره) فرمودند: جنگ ما یک دانشگاه بود. که یک فرصت ایجاد کرد که جوانان ما که جوانیشان را در زمان طاغوت گذرانده بودند، تربیت کردند و وارد این دانشگاه شدند.وی در این جلسه معترض شدند که چرا خانه داری برایمان حسن نیست و چرا خانم های خانه دار برایمان افتخار نیستند. چرا پروراندن یک فردی که بتواند یاور امام زمان(عج) باشد افتخار نیست.مادران شهید مقامشان بالاتر از خود شهدا است چرا که همت گذاشتند و این شهید را تربیت کردند.
پس از پایان جلسه طلاب با حضور در دفتر فرهنگی، از فیلم پخش شده استقبال کردند و آن را دریافت می نمودند.




 نظر دهید »

انتقاد حضرت آیت الله شبیری زنجانی از مدرک گرایی در حوزه های علمیه

07 مهر 1393 توسط عسگری

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عالمون، حضرت آیت الله شبیری زنجانی همزمان با آغاز سال تحصیلی حوزه ها در جمع تعدادی از شاگردان خود مدرک گرایی و اجرای سیستم آموزشی دانشگاه در حوزه را، آفتهای حوزه امروز دانست.

وی دراین باره افزود: الان یک طلبه را وادار می کنند در سال چندین درس متعدد مثل تفسیر و فلسفه و فقه و اصول بخوانند. این کار اشتباه است. انسان باید اهم و مهم کند. چیزی که برای یک طلبه لازم است فقه و اصول است. باید به طلبه گفت همه وقتت را روی فقه و اصول بگذار تا ملا شوی.

حضرت آیت الله شبیری زنجانی با اشاره به خاطره ای از امام خمینی (ره)، اجرای شیوه کنونی در حوزها را مغایر با خواست ایشان دانست و افزود: یک روز برای گرفتن کتاب فلسفه به آقای خمینی مراجعه کردم. ایشان به من گفتند شما همین فقه و اصول را جدی بگیرید چون برای طلبه لازم است.

این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: در شیوه ای که الان اجرا می شود تمرکز طلبه در چندین درس باید تقسیم شود و دیگر طلبه خوب نمی تواند به فقه و اصول بپردازد.

وی، با انتقاد از سیستم زمان محور برای دروس حوزه گفت: ما با این شیوه که این کتاب را حتما تا فلان مدت بخوانید مخالفیم. درس محدودیت بردار نیست. گاهی باید روی یک عبارت مدتها مطالعه و تفکر داشت. من یک روزی درس می دادم. به من گفتند این درس را تا پایان سال تمام کن گفتم با این شیوه درس نمی گویم.

حضرت آیت الله شبیری زنجانی افزود: حوزه اداره نیست که درس زود یا دیر تمام شود. با این شیوه دیگر نمی توان انتظار داشت امثال شیخ طوسی و شیخ مرتضی انصاری از حوزه بیرون بیایند. الان برخی از طلبه ها می گویند ما یک محدوده را تمام نکرده سال بعد به محدوده دیگر می رویم. خب این کار درست نیست.

وی مدرک گرایی را آفت دیگر حوزه ها دانست و تصریح کرد: مدرک گرایی سقوط علمی می آورد. وقتی که پای مدرک به میان می آید دیگر علم ملاک نیست همه به دنبال این هستند که برای خودشان مدرکی دست و پا کنند.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی عالمون

 

 نظر دهید »

برگزاری جشن شروع سال تحصیلی

01 مهر 1393 توسط عسگری


در این جلسه که در موسسه آموزش عالی مجتهده امین (ره) و با حضور کلیه طلاب برگزار شد، آقای مهدوی عضو مجلس خبرگان رهبری به ایراد سخن پرداختند.ایشان بیان داشتند که مسئله اولی که با ورود به این مرکز به ذهن می خورد، هدف است. همه ی شما می توانستید راه های دیگری را انتخاب کنید.هدف، به وجود ذهنی، مقدم به حرکت است. باید هدف ورود به حوزه را معرفت انسان در نظر گرفت.ایشان تأکید کردند که ، هدف اول و اصلی از آمدن به حوزه، خود علم به علوم دینی و تا خود عالم نشویم نمی توانیم آن را انتقال دهیم.باید دین را درست فهمید. ما خوشحالیم از حضور شما خانم ها در حوزه که امر مهمی است.در ادامه ایشان فرمودند، ظاهر انسان ها نشانه فکر آنها است. اگر خانم ها ظاهر مناسبی در بیرون ندارند نشانه ی این است که فکر آنها اشتباه است.پس باید با احترام  با آنها برخورد کنید تا آنها شیفته شما شوند و آنگاه با عملتون آنها را ارشاد کنید.آن موقع می شود که خود به خود رفتارشان عوض می شود.در ادامه آقای ابطحی ، رئیس حوزه علمیه سخنرانی خود را با تبریک سال جدید و هفته دفاع مقدس آغاز کرده و در خلال سخنان خود خطاب به طلاب در زمینه های اخلاقی و درسی توصیه هایی ایراد فرمودند :هر روز جنگ برای ما برکاتی داشت،ما در جنگ دوستان و دشمنان را شناختیم،ما در جنگ یاد گرفتیم روی پای خودمون بایستیم،ما در جنگ دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم،ما در جنگ به مردم جهان و منطقه نشان دادیم که می توانیم در مقابل ابر قدرت ها بایستیم.جنگ ما جنگ عقیده و اسلام بود.ایشان پس از درود و صلوات بر کسانی که 8 سال شجاعانه جنگیدند و انقلاب ما را پر بار کردند، بیان داشتندانسان در عرصه ی قیامت جواب گوی سه چیز است:علم و دانایی، اخلاق و سبک زندگی، عمل و احکاممهمانان این جشن پس از سخنرانی به بازدید نمایشگاه قرآنی رفته و از آنجا بازدید نمودند.

در ادامه آیت الله مهدوی و ابطحی از نمایشگاه با عنوان دقایقی با قرآن که به مناسبت سال تحصیلی و با هدف انس بیشتر طلاب با قرآن برگزار شده بود، بازدید کردند.


 نظر دهید »

خاطره ای از برخورد تندروهای حوزه با علامه عسگری

26 شهریور 1393 توسط عسگری


این روزها سالروز رحلت مرحوم علامه عسگری است آنچه از ایشان برای همیشه به یادم مانده است ماجرایی بود که در سالهای آخر زندگی ایشان روی داد، بخاطر دارم در سال 83 مدرسه معصومیه از ایشان دعوت کرده بود تا در جمع طلاب این مدرسه سخنرانی کند، آن روزها برخی از طلاب معصومیه پرسر و صداتر از امروز بودند، علامه عسگری در آن جمع مطلبی را ارائه کرده بود حالا یا تعمدا و یا اتفاقی یکی از طلاب نظر ایشان را در مورد سند زیارت عاشورا پرسیده بود ظاهرا ایشان سند آن را مخدوش دانسته بودند یا بهرحال ابهامی در این زمینه برای عده ای ایجاد شده بود.

بعد از اتمام جلسه تعدادی از طلاب این مدرسه استفتائاتی را تنظیم کرده بودند و بدون ذکر نامی از علامه عسگری و بدون آوردن سخنان قبل و بعد، استفتا را به دفاتر مراجع برخی از مراجع تقلید داده بودند و جواب های بسیار تندی هم داده شده بود، جو سنگینی را بر علیه این عالم پیر درست کرده بودند برخی از علاقمندان ایشان اظهار نگرانی کرده و نامه ای را برای ایشان تنظیم کرده بودند تا احیانا فشار را کم کنند، یادم است بعد از نماز جمعه نامه ای از ایشان منتشر کرده بودند و می گفتند علامه عسگری توبه کرده است و نامه را منتشر می کردند. متن نوشته علامه عسگری این بود:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بظهور الحجة
محضر مبارک استاد معظم حضرت آیت‌الله‌ علامه عسگری (مدظله‌العالی)

با سلام و خسته نباشید
به عرض می‌رسانیم، اخیرا کلمات متناقض و متضادی پیرامون سخنرانی شما در تاریخ 83/2/9 در یکی از مدارس حوزه علمیه قم، نشر و پخش گردید که موجب تشویش افکار عمومی گشته و این امر، باعث نگرانی دوستان و ارادتمندان و شاگردان حضرتعالی شد که با سابقه بیش از نیم قرن شما در دفاع از حریم ولایت و مکتب اهل بیت(ع) منافات دارد، لذا خواهشمندیم به سؤالات زیر پاسخ مستدل و روشن بفرمایید.

۱- برائت چیست و جایگاه آن در دین کجاست ؟

۲ـ آیا محبت اهل بیت(ع) به تنهایی برای شیعه شدن کافی است؟

۳- آیا حضرت امیر(ع) منتخب رسول خدا(ص) بود یا منتخب از ناحیه خدا؟

۴-جایگاه حضرت زهرا(س) در میان معصومین چگونه است؟

۵-مقداری در مورد حدیث کسا صحبت بفرمایید؟

۶- نظر حضرتعالی در مورد عاشورا و زیارت عاشورا چیست؟

با تشکر


جواب علامه عسگری در پاسخ به نامه به شرح ذیل می باشد …


جواب سوال اول :

برائت همان «لااله» در «لااله‌الاالله» است که نشانگر توحید می‌باشد و از اصول اعتقادی و دینی ماست. «تولی» و «تبری» از اهم واجبات اسلامی است و این دو با هم بوده و مکمل هم هستند یعنی «تولی» بدون «تبری» و «تبری» بدون «تولی» نمی‌شود. به عبارت دیگر، بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت، عین دینداری است.

جواب سول دوم :

خیر. اساسا ایجاب بدون سلب نمی شود مانند «لااله الا الله» در توضیح مطلب باید گفت، نمی‌شود بنده حضرت علی(ع) را دوست داشته باشم و دشمنان حضرت را ( همانند معاویه) دشمن نداشته باشم. محب به اهل بیت، شیعه نمی‌شود مگر با بغض  وعداوت نسبت به دشمنان اهل بیت؛ البته این غیر از اظهار کردن و علنی نمودن آن است، مخصوصا در شرایط حساس کنونی که عامل اصلی کشتار شیعیان در ممالک اسلامی از قبیل کشمیر، پاکستان، هندوستان و… به خاطر بی‌احتیاطی و بی‌دقتی در این امور شده است حضرت صادق(ع) فرمودند: «التقیة دینی و دین آبائی و لا دین لمن لا تقیة له» (بحار الانوار، ج 72، ص 422).

جواب سوال سوم :

در  مسأله ولایت و امامت حضرت علی (ع) باید گفت که انتصاب ایشان از جانب خداوند سبحان می‌باشد. اما پیامبر مأموریت یافته بود تا این مسأله را به مسلمان‌ها ابلاغ کند و آن قدر این مسأله مهم بود که اگر پیامبر(ص) این کار را انجام نمی‌داد تمام زحمات 23 سال ایشان به هدر می‌رفت« یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک وان لم تفعل، فما بلغت رسالته» (مائده ـ 67). در هیچ جای قرآن، خداوند چنین خطابی به پیامبرش نفرموده که در این آیه فرموده. در این زمینه می‌توانید به کتاب «ولایت علی(ع) در قرآن کریم و سنت پیامبر(ص)» مراجعه نمایید.

جواب سوال چهارم :

رفتار پیامبر که برای ما حجت است، خود بیانگر عصمت و نهایت کمال حضرت زهرا(س) می‌باشد. به عنوان نمونه عر‌ض کنم، هر موقعی که وقت نماز می‌شد، بلال پس از اذان به درب منزل پیامبر می‌آمد و عرض می‌کرد «الصلاة الصلاة» پیامبر(ص) بعد از نزول آیه تطهیر، همین کار را با درب منزل حضرت زهرا(س) می‌کرد. پیامبر(ص) چهارچوب درب خانه حضرت زهرا(س) را می‌گرفت و می‌فرمود: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوة. الصلاة الصلاة» و نیز در برخی آیات که در شأن نزول حضرت علی(ع) نازل شده است، حضرت زهرا(س) هم شریک است. همانند آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه مودت و… . اگر بخواهیم در یک کلمه خلاصه کنیم به حدیث کفو اشاره می‌کنیم که حضرت صادق(ع) فرمودند: «اگر خداوند متعال، حضرت علی(ع) را خلق نکرده بود بر روی زمین از حضرت آدم به بعد، کفو و همتایی برای حضرت زهرا(س) وجود نداشت».

جواب سوال پنجم:

واقعه حدیث کسا از متواترات و ضروریات دین ماست و مانند حدیث غدیر است. منکر آن، منکر اسلام است، اما داستان حدیث کسائی که بعد از مرحوم حاج شیخ عباس قمی به عنوان ملحقات به مفاتیح افزوده شده، روایتی است بی‌سند که فخرالدین طریحی در کتاب «منتخب» نقل می‌کند. در این‌باره به کتاب «حدیث الکساء فی کتب مدرسه الخلفا و مدرسه اهل البیت» به قلم این جانب مراجعه نمایید. مرحوم حاج شیخ عباس قمی درباره حدیث کسا می‌فرمایند: «اما حدیث معروف به کسا که در زمانه ما شایع شده است، به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده و می‌توان گفت از خصائص کتاب «منتخب» است» (منتهی‌الآمال، ج 1، ص 446) طبع قدیم و چاپ هجرت 1/821

جواب سوال ششم :

عاشورا به عنوان یک حادثه تاریخی عامل حیات دوباره اسلام است و حضرت سیدالشهدا(ع) آنچه در صحنه عاشورا انجام داد، بزرگ‌ترین عامل حیات دوباره اسلام را پدید آورد، اما درباره زیارت عاشورا، اینجانب در کتاب منتخب الادعیه دو زیارت از زیارت خاصه روز عاشورا را عرض کردم و به آن اعتقاد دارم. زیارت عاشورای مشهور و معروف، دارای مؤیدات و توثیقات خبری است که قابل تشکیک نمی‌باشد و من خودم زیارت عاشورا می‌خواندم و می‌خوانم. قبل از این من ناراحتی قلبی داشتم که یکی از بزرگان علما برای بنده زیارت عاشورا خواند و ناراحتی قلبی من مرتفع گردید.

در پایان خودم و تمامی آقایان و عزیزان را به تقوای در نوشتار و گفتار سفارش می‌نمایم که تا حقیقت مطلبی برای ما روشن و مستدل نگشته، درباره آن نفیا و اثباتا قضاوت نکنیم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

منبع: نامه های حوزوی




 1 نظر

زندگینامه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

04 شهریور 1393 توسط عسگری

 


وی در ۵ دی سال ۱۳۱۳ در شهر درچه روستای دینان از توابع خمینی شهر که امروزه جزو شهرستان خمینی شهر اصفهان است بدنیا آمد.


انجمن حکمت و فلسفه ایران


وی پس از تحصیل ابتدائی در روستای خود، در مدرسه علمیه نیم آورد اصفهان به تحصیلات دینی مشغول شد. پس از گذراندن دوره سطح و مقدمات فلسفه، سال ۱۳۳۳ وارد حوزه علمیه قم شد و ضمن تحصیل خارج فقه و اصول نزد مراجع بزرگ، نزد علامه طباطبائی به فرآگیری فلسفه نیز پرداخت. که شاهد مباحث فلسفی هانری کربن (فرانسوی) و علامه طباطبایی نیز بود. فلسفه را در اصفهان نزد حکیم ضیاء پور شروع کرد و در قم در سطح عالی با علامه طباطبائی به پایان رساند و از شاگردان خاص ایشان گردید. سال ۱۳۴۵ پس از درگذشت آیت الله بروجردی به تهران مهاجرت کرد و وارد دوره کارشناسی دانشگاه تهران شده و پس از اخذ درجه کارشناسی جهت گذراندن امورات زندگی به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد. تا دریافت دکترای ادامه تحصیل داد و سال ۱۳۵۲ از رساله دکتری تخصصی فلسفه خود دفاع کرد. پس از اخذ درجه کارشناسی جهت گذراندن امورات زندگی به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و همان سال به عنوان استاد فلسفه در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تدریس شد. سال ۱۳۶۲ به تهران منتقل شده و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شد و تاکنون استاد این دانشگاه است. وی صاحب تالیفاتی بسیاری در زمینه فلسفه می‌باشد که در آن به نقد آرای فلسفی فلاسفه بزرگ و شرق پرداخته و در ذیل آنها به ارائه نظرات خاص فلسفی خود پرداخته است.

دینانی در سمینارها و همایش‌های متعدد داخلی و خارجی شرکت داشته و مقالات و آثار فراوانی در حوزه فلسفه و دین پژوهی به رشته تحریر در آورده که برخی از کتابهایشان جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت نموده ‌است و در اولین دوره همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۰ با عنوان چهره برتر فلسفه تقدیر شدند.

جلسات هانری کربن و علامه طباطبایی

در ارج نامه «خرد و خردورزی» آمده ‌است: «… منزل ذوالمجد در خیابان بهار… جلسات علامه با کربن تشکیل می‌شد و آقایان دکتر سید حسین نصر، دکتر سپهبدی، دکتر شایگان، محمد تجویدی نقاش، هبوطی… و صائنی زنجانی حضور داشتند…. به اتفاق استاد به سمت تهران حرکت می‌کردیم… جوان ترین عضو جلسات بنده بودم…. کربن در عین شیفتگی به تشیع، به تمام معنا فرنگی بود.» و در سوالی که دینانی از کربن در مورد عقایدش و ضرورت مرشد می‌پرسد و اینکه مرشد شما کیست، جواب می‌گیرد که: «بله،… من اُویسی هستم. (در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید که از کربن پرسیدند که اگر اهل طریقتی، مرشدت کیست و او گفت که من اویسی هستم! منظورش چه بود؟

- بله او گفته بود اما منظور این نبود که او مرشدش «اویس قرنی» است بلکه اویسیه فرقه‌ای هستند که معتقدند اصلاً مرشد لازم نیست! خود اویس اصلاً خدمت پیغمبر اسلام(ص) نرسید، یک دفعه آمد و نصف روز رفت .

از کربن پرسیدم که حالا مرشد لازم ندارید، ذکر که دارید، ذکر خفی یا جلی شما چیست؟ او گفت: همین که تا صبح ذکر قال الباقر و قال الصادق می‌خوانم، همین ذکر من است. این جوابی بود که کربن به من داد حالا هر طور می‌ شود این را تفسیر کرد.

سیر زندگی و تحصیلات

  • تولد ۱۳۱۳.
  • تحصیلات ابتدایی در دینان
  • مقدمات در مدرسه علمیه نیماروداصفهان.
  • اساتید ادبیات عرب: شیخ محمدعلی حبیب آبادی و حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی.
  • استاد بخشی از شرح لمعه: محمدحسن نجف آبادی.
  • سفر به قم ۱۳۳۳.
  • تحصیل در مدرسه حجتیه و هم حجره بودن با سید علی خامنه ای.
  • تحصیل خارج و فقه اصول در حوزه علمیه قم.
  • اساتید دروس فقه و اصول سطح: مرحوم مجاهدی، سلطانی طباطبایی، فکور یزدی و شیخ عبدالجواد سدهی.
  • اساتید درس خارج فقه و خارج اصول: آیت الله بروجردی، آیت الله اراکی، آیت الله سیدمحمد محقق داماد و آیت الله روح الله موسوی خمینی.
  • اساتید فلسفه: حکیم ضیاپور (اصفهان)، شیخ عباسعلی ایزدی نجف آبادی و سطح عالی علامه طباطبایی (قم) و از شاگردان نزدیک ایشان.
  • دیگر اساتید ایشان عبارتند از: آیت الله سلطانی طباطبایی، آیت الله منتظری، آیت الله مجاهدی تبریزی، آیت الله محمد فکور یزدی، شیخ جواد تبریزی، شیخ عبدالجواد اصفهانی و دکتر غلامحسین صدیقی.
  • تدریس در حوزه.
  • ترک حوزه پس از وفات آیت الله بروجردی و سفر به تهران جهت تحصیل فلسفه و زندگی.
  • کارشناسی، کارشناس ارشد و دکترای تخصصی فلسفه از دانشگاه تهران. از ۱۳۴۵ الی ۱۳۵۲.
  • ازدواج در سال ۱۳۵۳.
  • تدریس فلسفه در دانشگاه ها از سال۱۳۶۱ تاکنون.
  • نگارش آرای فلسفی و اندیشه ها.

سمت‌ها و عناوین

  • مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹
  • مدرس علوم حوزوی در حوزه علمیه قم تا سال ۱۳۴۵.
  • اشتغال و استخدام در وزارت آموزش و پرورش به عنوان دبیر دبیرستانهای تهران سال ۱۳۵۱.
  • استاد دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد تا ۱۳۶۱.
  • عضو هیت علمی دانشگاه تهران سال ۱۳۶۲ و بازنشسته در سال ۱۳۸۷.
  • استاد دانشگاه تربیت مدرس.
  • استاد دانشگاه مذاهب اسلامی.
  • استاد دانشگاه امام صادق (ع)
  • استاد دانشگاه آزاد اسلامی تهران و کرج.
  • عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران.
  • عضو ثابت انجمن حکمت و فلسفه ایران.
  • عضو موسس، هیئت امناء و مدیر بخش فلسفه اسلامی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
  • تقدیر شده در اولین دوره چهره‌های ماندگار با عنوان چهره برتر رشته فلسفه در سال۱۳۸۰.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۴ برای کتاب دفتر عقل و آیت عشق.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۵ برای کتاب درخشش ابن‌رشد در حکمت مشاء.
  • تقدیر شده در جایزه کتاب سال ۱۳۸۹برای کتاب فلسفه و ساحت سخن.
  • عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • عضو هیئت داوران نشریه فلسفه متعالی.
  • عضو هیئت داوران سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران.
  • صاحب بیش از بیست عنوان کتاب در حوزهِ فلسفه.
  • نویسنده چندین مقاله برگزیده فلسفی.
  • سخنران مدعو در سمینراها و همایش‌های فلسفیِ داخلی و خارجی.

آثار دکتر دینانی

دینانی تا کنون بیش از بیست کتاب و مجموعه نگاشته است و صدها مقاله. وی سه بار جایزه کتاب سال را بدست آورده است. آثار او بسیار است. آثار صوتی و تصویری او مربوط به کلاسها، سخنرانی ها، مصاحبه ها، برنامه های تلویزیونی و فیلم های مستندی است که طی چهل سال گذشته صورت گرفته شده است.

چند نمونه از کتابهای ایشان عبارتند از:

  1. قواعد کلی فلسفی در فلسفهٔ اسلامی(در دو مجلد)، چاپ و نشر انجمن حکمت و فلسفه، تهران، ۱۳۵۷و موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۵.
  2. دفتر عقل و آیت عشق، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۸۰.
  3. ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۶.
  4. وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲. و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
  5. شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، انتشارات حکمت، ۱۳۶۴.
  6. منطق و معرفت در نظر غزالی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۰
  7. اسماء و صفات حق، انتشارات اهل قلم، ۱۳۷۵و سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاداسلامی، ۱۳۸۶.
  8. معاد،انتشارات حکمت، ۱۳۷۶
  9. نیایش فیلسوف، دانشگاه رضوی آستان قدس، مشهد، ۱۳۷۷.
  10. درخشش ابن رشد در حکمت مشاء، ناشر طرح نو، ۱۳۸۴.
  11. فیلسوفان یهودی و یک مسئله بزرگ، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
  12. فلسفه و ساحت سخن، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
  13. جلال الدین دوانی فیلسوف ذوق التالّه
  14. سخن ابن سینا و بیان بهمنیار، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۲
  15. معمای زمان و حدوث جهان، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۳

آثار منتشره درباره فلسفه دینانی

  1. کتاب آینه‌های فیلسوف، به کوشش عبدالله نصری و نشر سروش، چاپ سوم۱۳۸۹.
  2. کتاب سرشت و سرنوشت، به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، ۱۳۸۸.
  3. کتاب خرد و خردورزی، به کوشش علی اوجبی و نشر موسسه خانه کتاب، ۱۳۸۸.
  4. کتاب هستی و مستی به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، مهر ۱۳۸۸
  5. کتاب شعاع شمس، به کوشش کریم فیضی و نشر اطلاعات، ۱۳۸۹.
  6. کتاب گفتار حکیم، به کوشش محمدجعفر محمدزاده و نشر امرود، ۱۳۹۰.
  7. کتاب حافظ معنوی، به کوشش کریم فیضی، نشر اطلاعات، ۱۳۹۰
  8. نشریه پنجره، شماره۱۲۷، بهمن ماه۱۳۹۰، پاسداشت سالها خردورزی استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
  9. کتاب راز راز، به کوشش کریم فیضی، ۱۳۹۲
  10. کتاب دُرّ سخن (مجموعه جملات کوتاه از سخنان دکتر دینانی)، به کوشش امیر اسماعیلی، ۱۳۹۲

مقالات

  1. «حکمت متعالیه ملاصدرا در آیینه احادیث»، خردنامه صدرا ١٣٧٩ شماره ٢٢.
  2. «قاضی سعید قمی یکی از حکمای حوزه فلسفی اصفهان»، خردنامه صدرا ١٣٨٢ شماره ٣٢.
  3. «فلسفه هگل در بوته نقد»، خردنامه صدرا ١٣٨١ شماره ٢٧، ٢٩، ٣٠.
  4. «عالم خیال»، خردنامه صدرا ١٣٨١ شماره ٢٨.
  5. شبهه آکل و ماکول، دائرة المعارف بزرگ اسلامی(دبا). بازبینی‌شده در خرداد ۱۳۸۷.
  6. مقدمه‌ای بر شرح فصوص جندی، تصحیح جلال‌الدین آشتیانی.
  7. ع‍ق‍لان‍ی‍ت و م‍ع‍ن‍وی‍ت، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
  8. مفهوم زمان در فلسفه برگسن
  9. علم خداوند به جزئیات از دیدگاه علامه طباطبایی و متکلمین
  10. عقل و استدلال در تفکر ابن جوزی
  11. پژواک اندیشه های فخر رازی و سهروردی در آثار ابن کمونه
  12. عدل در نظر شیخ مفید
  13. ادراک خیالی و هنر
  14. سهروردی و اصول فقه
  15. ابن طفیل
  16. اندیشه تجدد، آثار و لوازم
  17. اندیشه نقطه پایان ندارد
  18. حدیث نفس
  19. ابداء یا ابتدا

مقالاتی درباره حکمت اشراق

عمده شهرت دینانی به خاطر احیاگری فلسفه اشراق و بازخوانی حکمت ایران باستان است. چند نمونه از مقالات ایشان درباره حکمت اشراق و سهروردی عبارت است :

  1. «حکمت اشراق١»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢۵٨-٢٣٧.
  2. «حکمت اشراق١»، عقلانیت و معنویت، تهران، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ١٣٨٣، ص١٠۵.
  3. «حکمت اشراق٢»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢٧٠-٢۵٩.
  4. «حکمت اشراق٢»، عقلانیت و معنویت، تهران، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ١٣٨٣، صص١۴٧-١٣٣.
  5. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، مجموعه مقالات همایش نقد تجدد از دیدگاه سنت‌گرایان معاصر، تهران، دانشگاه تهران و موسسه تحقیقات و علوم انسانی، ١٣٨٢، صص٢١-١٧.
  6. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص ٢٧۵-٢٧١.
  7. «خمیره ازلی یا حکمت جاویدان از نظر سهروردی»، خرد جاودان، تهران، ١٣٨٢، صص٢١-١٧.
  8. «خودآگاهی محصول صور خودآگاهی نیست»، منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی، به اهتمام حسن سیدعرب، تهران، شفیعی، ١٣٧٨، صص١٧۴-١۵٣.
  9. «خویشاوندی معنوی نیچه و سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص ٢٨٨-٢٧۶.
  10. «خویشاوندی معنوی نیچه و سهروردی»، در شناخت نیچه، به کوشش حامد فولادوند، تهران، مهر نادر، ١٣٨۵، صص ٩١-٨١.
  11. «سهروردی؛ فیلسوف ایرانی اسلامی»، روزنامه همشهری، شماره ٣١٣٣ (دوشنبه، بیستم مرداد ١٣٨٢)، ص۶.
  12. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، نیایش فیلسوف، مشهد، دانشگاه علوم رضوی، ١٣٧٧، صص ۴٠۶-۴٠١.
  13. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، یادنامه خاتمی (مجموعه مقالات بزرگداشت حاج سید روح‌الله خاتمی)، به کوشش محمد تقی فاضل میبدی، قم، موسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)، ١٣٧۶، صص ٣٣٧-٣٣۴.
  14. «سهروردی و انکار صفات حقیقیه خداوند»، نامه سهروردی (مجموعه مقالات)، به کوشش علی‌اصغر محمدخانی و حسن سید عرب، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ١٣٨٢، صص١۶-١١.
  15. «عقل مطرود»، روزنامه همشهری شماره٣١٢٢ (چهارشنبه، هشتم مرداد ١٣٨٢)، صص١٣ و ١٨.
  16. «عقل مطرود»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵، صص٢٩٩-٢٨٩.
  17. «فلسفه اشراق یا هزاره‌گرایی» ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج٢، تهران، طرح‌نو، ١٣٧٧، صص٣٧٧-٣۶۴.
  18. «فلسفه نوری سهروردی»، پرتو خرد، ویراسته حسن سید عرب، تهران، مهر نیوشا، ١٣٨۵،صص٢٣۶-٢٢٧.
  19. «فلسفه نوری سهروردی»، مقدمه نور در حکمت سهروردی، تالیف سیما نوربخش، تهران، محبی، ١٣٨٣، صص٢٠-١١.
  20. «نور یا وجود»، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج٣، تهران، طرح نو ،١٣٨٢، صص١۵٢-١٢٩.

شاگردان

اکثر افرادی که در سه دهه گذشته از دانشگاه تهران در رشته فلسفه فارغ التحصیل شده ‌اند از شاگردان او هستند. به غیر آن کسانی که سالهاست پای درس او در حوزه علمیه قم، دانشگاه‌های مختلف و کلاسهای آزاد نشسته‌اند از شاگردان او می ‌باشند.

سرباز عقل

دینانی میزان سنجش و درک هر چیزی را عقل می‌داند، حتی درک انسان از خدا را. دینانی را می توانی فیلسوفی عقل گرا دانست که به اشراق معتقد است و در عین حال فیلسوفی است متاله و اهل حکمت متعالیه و آشنا به تمامی جوانب عرفان. دینانی کتابی دارد با نام دفتر عقل و آیت عشق که در آن به جایگاه عقل در حکمت و فلسفه پرداخته و از عقل دربرابر عقاید اشاعره دفاع کرده و به نقد اندیشه های فلاسفه و عرفای شرق و غرب در این مورد می پردازد و در نهایت آرای خود را ارائه می نماید و عشق را فرآیند درک ژرف عقلی و خواست براثر شناخت عمیق می داند و تعارضی بین این دو نیست و هیچ کدام آن یکی را نفی نمی کند، بلکه عشق حقیقی رااز مسیر عقل میسر می داند. به ایشان القابی چون «سرباز عقل» نیز نسبت داده می شود

شرکت در برنامه معرفت

معرفت یک برنامه تلویزیونی است که دینانی در آن به بیان اندیشه ‌های فلسفی و عرفانی خود می‌پردازد. موضوع هر برنامه متغیر است و بیشتر حاوی مطالبی است که ریشه فلسفه اسلامی دارد و سعی شده‌است به زبان مردم نزدیک باشد.


 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

آرشیوها

  • آذر 1393 (2)
  • آبان 1393 (2)
  • مهر 1393 (4)
  • شهریور 1393 (4)
  • مرداد 1393 (14)
  • تیر 1393 (5)
  • بیشتر...

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس